loading...
جنگ نــــــــــرم


اباصالح

امین شمسی بازدید : 7862 یکشنبه 15 مرداد 1391 نظرات (0)

با شغل شوهرت بساز

 

هر كس شغلى و هر شغل لوازمى دارد:يكى راننده است كه اكثرعمرش را در راهها بسر مى برد و نمى تواند مانند افراد ديگر هر شب به منزل بيايد،يكى پاسبان است كه بعضى شبها يا همه شب بايد پاسدارى كند،يكى طبيب است كمتر وقت فراغت دارد با خانواده اش بنشيند يا به تفريح برود،يكى استاد يا دانشمند اهل مطالعه است كه ناچار است شبها مطالعه كند،يك شغلش ايجاب ميكند زياد در سفر باشد،يكى نفت فروش است بوى نفت ميدهد،يكى مكانيك است لباسهايش چرب و بوى روغن ميدهد،يكى ذغال فروش و هميشه سياه است،يكى كارگر شبانه است شبها بايد به كارخانه برود.ووو...

 

بالاخره كمتر شغلى پيدا ميشود كه كاملا بى دردسر باشد.چاره اى نيست بايد امور دنيا بچرخد، نان پيدا كردن آسان نيست،مرد چاره اى نداردجز اينكه با مشكلات بسازد،ليكن در اينجا مشكل ديگرى توليد ميشود،وآن مشكل ناسازگارى و نق نق خانواده است.

 

زنها معمولا شوهرى را دوست دارند كه هميشه در وطن باشد،اول شب به منزل بيايد.اوقات فراغتى داشته باشد كه به شب نشينى و گردش وتفريح بروند،شغل نظيف و آبرومند و پر درآمدى داشته باشد،ليكن متاسفانه شغل بسيارى از مردها با خواسته همسرانشان وفق نمى دهد.

 

يك سرى اشكالات خانوادگى از همين جا شروع ميشود،راننده ايكه چند شبانه روز در بيابانها زحمت كشيده،با صدها ناراحتى مواجه شده نه خواب حسابى داشته نه خوراك منظم بعد از چند شبانه روزبا اعصاب خسته وارد منزل ميشود تا چند ساعت استراحت كند و ازاحوال خانواده اش با اطلاع شود،هنوز از در نرسيده غر و لند خانم شروع ميشود:اين چه زندگى است كه ما داريم،من بدبخت را با چند تا بچه ميگذارى و معلوم نيست كجا ميروى؟همه كارها را خودم بايد انجام دهم.ازدست اين بچه هاى شيطان خسته شدم.اصلا رانندگى كار خوبى نيست،ياشغلت را تغيير بده يا تكليف مرا روشن كن،من نمى توانم تا آخر عمر به اين طور زندگى كنم.

 

بيچاره مرديكه بعد از اين ايراد و بهانه ها و غر و نق ها با فكرپريشان و اعصاب خسته مى خواهد دنبال رانندگى برود.سرنوشت چنين راننده اى و مسافرانش معلوم است.

 

طبيبى كه از صبح تا نيمه هاى شب با دهها بيمار مختلف سر و كارداشته و اعصاب و مغزش پيوسته در كار بوده اگر در خانه هم با ايراد و نق و نق هاى همسرش مواجه شود چه حالى پيدا ميكند؟و با چنين اعصاب ومغزى چگونه مى تواند طبابت كند؟

 

كارگرى كه تمام شب زحمت كشيده و خواب به چشمش نرفته صبح كه براى استراحت به منزل ميآيد اگر با ايراد و بهانه جوييهاى همسرش برخورد كند چگونه مى تواند باز دنبال كار برود؟

 

دانشمنديكه كارش مطالعه و تحقيق است اگر همسر غير موافقى داشته باشد كه به كارش ايراد بگيرد چگونه مى تواند موفق گردد؟

 

در اينگونه موارد است كه زن فهميده و دانا از زن نفهم و خودخواه تميز داده ميشود. خانم محترم،ما نمى توانيم اوضاع جهان را بر طبق ميل خودمان بچرخانيم ليكن مى توانيم خودمان را با وضع موجود وفق دهيم.شوهرتان براى تهيه روزى ناچار است شغلى داشته باشد و شغل او هم لوازمى دارد،شما مى توانيد زندگى خودتان را بر طبق شغل او مرتب سازيد به طوريكه هم آزادانه به شغل خويش ادامه دهد هم شما آسوده زندگى كنيد،تنها به فكر خودت و آسايش خودت نباش قدرى هم به فكر راحتى شوهرت باش،دانا و فداكار باش،شوهردارى كن،اگر شوهرت راننده است و بعد از چندشب با اعصاب خسته به منزل آمد با آغوش باز و لب خندان از وى استقبال كن،اظهار مهر و علاقه كن تا خستگيهايش برطرف گردد،نق نق نكن،ازشغلش ايراد مگير.مگر رانندگى چه عيبى دارد؟

 

او براى رفاه و آسايش شما شب و روزش را در بيابانها ميگذارند،به جاى قدردانى به شغلش ايراد ميگيرى؟و از خانه و زندگى گريزانش ميكنى؟شغل او هيچ عيبى ندارد.براى اجتماع خدمت ميكند،براى تهيه روزى زحمت ميكشد،اگر تنبلى ميكرد يا دنبال كارهاى غير مشروع مى رفت بهتر بود؟كار او عيب ندارد،عيب از تو است كه توقع دارى هرشب در خانه باشد و نمى توانى خودت را با وضع موجود سازش دهى.

 

آيا بهتر نيست كه خودت را با اين نوع زندگى عادت دهى و با كمال آسودگى زندگى كنى و هنگاميكه شوهرت به خانه آمد از او استقبال كنى وبا سخنان شيرين به كسب و كار تشويقش كنى و با لب خندان تا درب خانه بدرقه اش نمايى و با يك خداحافظى گرم تا ملاقات بعد دلشادش سازى؟

 

اگر چنين كردى به كسب و كار و خانه و زندگى علاقه مند ميگردد.

 

دنبال خوشگذرانى نمى رود.اعصابش سالم مى ماند،تصادف نميكند، زودتر به خانه مى آيد، براى رفاه و آسايش شما بيشتر زحمت مى كشد.

 

اگر شوهرت يك كارگر شبانه است براى تامين مخارج شما ازاستراحت شب چشم پوشى نموده است،خودت را با اينگونه زندگى عادت بده،اظهار نارضايتى نكن.

 

اگر از تنهايى حوصله ات سر مى رود مى توانى مقدارى از كارهاى خانه را در شب انجام دهى. مقدارى از شب را به خياطى و گلدوزى وخواندن كتاب بگذرانى،وقتى شوهرت از كارخانه به منزل آمد فوراصبحانه را حاضر كن،اتاقى برايش خلوت كن تا بخوابد و رفع خستگى كند، بچه ها را عادت بده سر و صدا نكنند،و نزديك استراحتگاه شوهرت نروند.به آنها بفهمان كه پدرتان شب نخوابيده و بايد روز استراحت كند.

 

بلكه خودت و بچه ها هم مى توانيد شبها كمتر بخوابيد و روز با شوهرت قدرى استراحت نماييد،مزاحم او نشو بگذار خوب بخوابد،بدين نكته توجه داشته باش كه شوهرت تمام شب را بيدار بوده و روز برايش به منزله شب است بايد بدون سر و صدا استراحت كند.

 

يك چنين خانمى بايد دو برنامه داشته باشد يكى براى خودش ديگرى براى شوهرش.مبادا با نق نق و اوقات تلخى روح خسته اش راخسته تر كنى.بگذار اعصابش سالم باشد تا براى تامين مخارج شمازحمت بكشد.به كارش ايراد نگير،كار او چه عيبى دارد؟اگر بيكارى وتنبلى ميكرد يا دنبال ولگردى مى رفت بهتر بود؟افتخار كن كه چنين شوهرزحمت كشى دارى كه براى تهيه روزى خواب شب را بر خودش حرام نموده،از جديت و استقامت او قدردانى كن،با لب خندان تا درب منزل بدرقه اش كن.

 

اگر شوهرت يك طبيب يا يك دانشمند اهل مطالعه است،و شب وروز براى اجتماع زحمت مى كشد از زحماتش قدردانى كن،به وجودچنين شوهر ارزنده اى افتخار كن.

 

البته لازمه شغلش اينست كه اوقات فراغت زيادى ندارد ليكن تومى توانى برنامه زندگى خودت را با شغل او تطبيق دهى.انتظار نداشته باش دست از شغلش بردارد تا مطابق ميل تو در آيد.بگذار با فكر آزاد به كار و مطالعات خودش مشغول باشد.وقتى مشغول كار است مى توانى كارهاى خانه را انجام دهى،و بقيه را بخواندن كتاب بپردازى يا با اجازه او،به منزل خويشان و دوستانت بروى.اما سعى كن هنگاميكه موقع استراحت شوهرت فرا مى رسد در منزل حاضر باشى.قبلا برايش وسيله پذيرايى آماده كن.وقتى وارد شد با لب خندان و خلق خوش استقبالش كن.با اظهار محبت گرم و شيرين زبانى خستگى اعصابش را برطرف ساز. مبادا از كارش ايراد بگيرى و اعصاب خسته اش را خسته تر كنى.

 

اگر خوب شوهردارى كنى نه تنها اسباب عظمت و ترقى او رافراهم ساخته اى بلكه در خدمت اجتماعى او نيز سهيم خواهى شد.

 

هر زنى لياقت همسرى چنين مردان پر كارى را ندارد با فداكاريهاو رفتار پسنديده ات ياقت خويش را باثبات رسان.

 

اگر شوهرت شغلى دارد كه لباسهايش كثيف و چركين مى شود لابدآنرا مناسب وضع خودش تشخيص داده كه انتخاب نموده است،خرده گيرى و ايراد و نق نق نكن.نگو:اين چه شغل كثيفى است انتخاب كرده اى بايد آنرا ترك كنى.

 

خانم محترم،كار كردن عيب نيست هر چه و هر كه باشد،بيكارى و تنبلى و دنبال كارهاى غير مشروع رفتن عيب است،بايد از يك چنين مردى قدردانى كنى كه براى تهيه روزى زحمت مى كشد و عرق مى ريزد،باايراد و بدگويى،اسباب دلسردى او را فراهم نساز،اصرار نكن حتماشغلش را تغيير دهد،لابد آنرا مناسب شناخته كه دنبالش مى رود.

 

تو از وضع كسب و كار بى اطلاعى،خيال ميكنى تغيير شغل كارآسانى است،اصولا چه عيبى دارد كه اصرار دارى تغييرش بدهد،مگر نفت فروشى و ذغال فروشى و تعمير موتور آلات مثلا چه بدى دارند؟تنها عيبى كه مى توانى بتراشى كثيف شدن لباس است.حل آن هم چندان دشوارنيست،اگر شوهرت لباس مخصوص كار ندارد با زبان خوش از او تقاضاكن لباس كار تهيه كند،و زود بزود لباسهايش را شست و شو و تميز كن،به هر حال موضوع آن قدر مهم نيست كه به طلاق و جدايى منجر شود،ايراد و بهانه جويى بعض خانمها واقعا تعجب آور است.

 

زنى در شوراى داورى گفت:«شوهرم تغيير شغل داده بوى نفت ميدهد از اين وضع خسته شده ام (6) ».

 

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کیفیت سایت ما را چگونه ارزیابی می کنید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 188
  • کل نظرات : 67
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 98
  • آی پی امروز : 84
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 144
  • باردید دیروز : 209
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 917
  • بازدید ماه : 4,139
  • بازدید سال : 30,401
  • بازدید کلی : 1,063,996
  • کدهای اختصاصی

    كد نوحه

    كد مداحی

    لوگوی سایت

    لوگوی دوستان