معمول بعض زنها اينست كه وقتى از دست شوهرشان ناراحت شدند قهر ميكنند،صورتشان را در هم كشيده حرف نميزنند.در گوشه اى نشسته دست به هيچ كارى نمى زنند.غذا نمى خورند، بچه ها را ميزنند،يواش يواش غرولند ميكنند
معمول بعض زنها اينست كه وقتى از دست شوهرشان ناراحت شدند قهر ميكنند،صورتشان را در هم كشيده حرف نميزنند.در گوشه اى نشسته دست به هيچ كارى نمى زنند.غذا نمى خورند، بچه ها را ميزنند،يواش يواش غرولند ميكنند
دنيا براى هيچكس يكسره نميرود،و چرخ روزگار هميشه بر طبق دلخواه نمى چرخد،زندگى هزاران نشيب و فراز دارد،ممكن است انسان به بيمارى سختى مبتلا شود،ممكن است بيكار و خانه نشين گردد،ممكن است مال و ثروتش را از دست داده تهيدست شود،و صدها از اين قبيل حوادث كه براى همه كس امكان وقوع دارد.
هر مؤسسه يا اداره يا كارخانه يا كارگاه و بالاخره هر تشكيلات اجتماعى احتياج به يك مدير مسئول دارد.گر چه بايد بين افراد آن مؤسسه تعاون و همكارى وجود داشته باشد ليكن به هر حال بدون مدير بخوبى اداره نخواهد شد.اداره يك منزل يقينا از اداره هر مؤسسه اى دشوارتر وبا ارزش تر است و احتياج بيشترى به مدير دارد.
معمولا خانمها ميل دارند از اسرار و رموز شوهرشان با اطلاع شوند،ميخواهند از وضع كسب، مقدار درآمد،موجودى،اسرار كسبى،تصميمات آينده اش با خبر شوند.و بطور خلاصه از شوهرشان انتظار دارندكه تمام اسرارش را در اختيار آنها بگذارد و چيزى را پنهان نكند،بر عكس اكثر مردها هم حاضر نيستند
انسان در مواقع گرفتارى و بيمارى احتياج به پرستار و غمخواردارد،دلش ميخواهد كسى با وى همدردى كند،به وسيله نوازش و دلجويى دردهايش را تسكين دهد
مرسوم اكثر خانمها چنين است:وقتى مى خواهند به گردش برونديا در مجلس جشنى شركت نمايند يا به مجلس شب نشينى و مهمانى بروندآرايش ميكنند......................
دختر ماداميكه در خانه پدر و مادر زندگى ميكند بايد رضايت آنهارا فراهم سازد،ليكن وقتى كه پيمان زناشويى را امضاء نمود و بخانه شوهرقدم نهاد وظيفه اش تغيير ميكند.
بد نيست زن نسبت به شوهرش مختصر مراقبتى داشته باشد ليكن نه به حدى كه به بدگمانى و وسواسيگرى منتهى شود،بدبينى يك بيمارى خانمانسوز و صعب العلاجى است،متاسفانه بعضى خانمها بلكه بسيارى ازآنها به اين مرض مبتلا هستند.
بشر بالذات قابليت ترقى دارد،عشق به كمال در نهادش نهفته وبراى تكامل آفريده شده است، هر كس،در هر مقام و با هر شرائط و در هرسنى باشد،مى تواند به ترقيات خويش ادامه داده كاملتر گردد،انسان كه براى هر گونه كمالى آماده است نبايد هيچگاه به موجوديت خويش قناعت نموده هدف آفرينش را از دست بدهد،تا زنده است بايد بكوشد تا كامل وكاملتر گردد.
اگر شغل مرد در خارج منزل باشد همسرش در غياب او آزادى دارد،ليكن اگر در منزل كار كند همسرش مقيد خواهد شد،ممكن است شاعر يا نويسنده يا نقاش يا دانشمند اهل مطالعه باشد،اين قبيل افرادمعمولا محل كارشان منزل است،ناچارند هميشه يا اكثر اوقات در منزل اشتغال داشته باشند،و از همين جهت زندگى آنها با سايرين تفاوت خواهدكرد،اتفاقا كارشان يك كار فكرى و ذوقى است كه احتياج شديدى به محيط آرام و بى سر و صدا دارد،يك ساعت كار با حواس جمع بر چندين ساعت كار در محيط شلوغ و پر سر و صدا برترى دارد.
در اينجا مشكل بزرگى پيدا مى شود،از يك طرف مرد به محيط آرام و بى سر و صدا احتياج دارد از طرف ديگر خانم مى خواهد در خانه آزادانه زندگى كند.
تعداد صفحات : 19