loading...
جنگ نــــــــــرم


اباصالح

امین شمسی بازدید : 345 جمعه 06 مرداد 1391 نظرات (0)



فیلم هالیوودی «شاهزاده ایرانی:شن های زمان»که در اردیبهشت ماه سال جاری به نمایش گذاشته شد، فیلمی پرهزینه و کاملاً حرفه ای است و از فیلم های مطرح و مهم امسال جهان به شمار می آید، تا جایی که برخی آن رادارای شانس برای دریافت بعضی از جایزه های اسکار می دانند.این فیلم در قالب یک افسانه شرقی بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران را روایت می کند که از جنبه فرهنگی و سیاسی و با توجه به مناسبات کنونی داخلی و خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است.پرداخت قوی، جلوه های ویژه عظیم، معماری و فرهنگ ویژه شرقی و همچنین جذابیت ساختار و خط داستانی آن کم و بیش از سوی مخاطبان خارجی و تا حدی ایرانی مورد اقبال و استقبال قرار گرفته است.
تهیه کننده «شاهزاده ایرانی؛ شن های زمان»(prince of persia)جری بروکهایمر، فیلم ساز یهودی-آمریکایی آلمانی تبار است که فیلم های بسیار و مهمی در کارنامه خود دارد که از جمله آنها می توان به «دزدان دریایی کارائیب»اشاره کرد.مایک نیوول کارگردان معروف که آخرین ساخته اش «هری پاتر و جام آتش»است کارگردانی این فیلم را بر عده داشته.فیلمنامه نیز با مشارکت چهار فیلم نامه نویس به نام های جردن مکنز، بوآز یاکین (فیلمنامه نویس و کارگردان یهودی-آمریکایی)، دوگ میرو، کارلو برنارد نوشته شده است.یهودی بودن تهیه کننده و فیلمنامه نویس این فیلم در خور تأمل است.
این فیلم که به ظاهر و در نگاهی ساده، از امپراطوری ایرانی جلوه نسبتاً خوبی نشان می دهد دارای نکات بسیار و در خور تأملی است که به نظر می رسد بعد از فیلم «300»از مهم ترین فیلم های سفارشی آمریکا در رابطه با ایران باشد.تهیه کنندگان فیلم، با دقت،ظرافت و جذابیت خاصی، سخنان غربی ها به سردمداری آمریکا و صحنه گردانی صهیونیسم را در قالب هنر هفتم به خورد جهانیان داده اند.
هر صحنه و کلمه فیلم با توجه به اهداف سازندگانش طراحی شده و به دنبال القا وبیان حرف های آنهاست.
اهمیت و حساسیت سازندگان این فیلم در سخنان جوردن مکنر-سازنده مجموعه بازی های کامپیوتری «شاهزاده ایران»که گفته می شود فیلم از روی آن ساخته شده -و به روشنی بیان شده که گفته است:«آرزوی ساخت این فیلم را بیست سال در سر داشته ام.اولین نسخه فیلمنامه شاهزاده ایرانی که چند بار در آن بازنگری شد، ظرف حدود یک سال و نیم نوشته شد و تکمیل آن که با اصلاحات دیگری و به دست چهار فیلمنامه نویس، همراه بود و آخرین آنها جف ناکمانوف(jeff Nachmanoff)سناریست فیلم «پس از فردا»(The day after tommorow)بود، دو سال دیگر به طول انجامید.»
برای فهمیدن مقاصد و روش های دشمنان مان، در ذیل داستان فیلم و بعضی سخنان و نمادهای استفاده شده در آن بررسی شده است.
فیلم با این گفته آغاز می شود و با همین گفته هم به پایان می رسد:«گفته می شود بعضی از زندگی ها با هم پیوند داده شده است.آنها با صدایی باستانی که در طول زمان پژواک داشته به هم پیوند خورده اند؛ آن صدا سرنوشت است».
این شاه بیت فیلم و رمز شناخت آن است و گل فیلم با آن معنا پیدا می کند.در این گفته می خواهد بیان شود تاریخ تکرار می شود و در این میان شباهت های زیادی میان سرنوشت انسان ها و جوامع وجود دارد و برخورد ها و پیوندهایی میان آنها به وجود می آید.این حرف درسرتاسر فیلم جاری است.
تاریخ این فیلم دست آویزی است که پیام خود را به بیننده القا کند.بیننده نباید اشتباه کند، این فیلمی که تاریخی نیست، بلکه افسانه ای است ساخته شده با استفاده از داستان های تاریخی برای بیان حرف هایی که سازندگان آن می خواهند بزنند و تاثیری که می خواهند بر مخاطب بگذارند.
داستان و سخن اصلی فیلم بدین گونه است که ایران کشور خوبی بوده و حاکمان آن بد نبودند، ولی گروهی تروریست مذهبی با هدف قدرت طلبی، با حیله و نیرنگ حکومت را به دست می گیرند که به نابودی ایران و جهان منجر می شود.ایرانیان در این برهه با در دست گرفتن سرنوشت خود با این گروه جنایتکار مقابله می کنند و جلوی این بلای جهانی را می گیرند.
همچنان که می دانید این حرف همیشگی دشمنان ایران است که با توجه به حوادث اخیر همچون جریان فتنه ومأیوس شدن دولت اوباما از گفت و گوی نابرابر با ایران، اهمیت ویژه ای یافته است.
قهرمان فیلم،کودکی از مردم معمولی است که در مقابل نیروهای شیطانی، که می خواهند حکومت را به دست بگیرند، می ایستد و بابازگرداندن اوضاع به گذشته، ایران و جهان را نجات می دهد.اسم این شخصیت «دستان»است.دستان، شباهت زیادی به پسری که عکسش نماد معترضا حادثه 18 تیر بود، دارد.به نظر می رسد پوستر فیلم به گونه ای طراحی شده که تداعی کننده آن عکس باشد.در این پوستر، دستان لباس رزم بر تن، پارچه ای قرمز رنگ بر کمر و دو خنجر در دست دارد.طراحی این پوستر به گونه ای است که می تواند این مطلب را در ذهن مخاطب تداعی کند که دستان همان جوان عکس 18 تیر است که آن لباس خون آلود را به کمرش بسته و لباس رزم بر تن کرده و سلاح به دست گرفته است.
در واقع بدین ترتیب می خواهد گفته شود که این خود مردم هستند که باید در مقابل حکومت بایستند و جلوی رسیدن ایران به سلاح هسته ای (خنجر مقدس)و حمله به اسرائیل را بگیرد و دیگر مانند فیلم «300»جنگ میان غرب و ایران مطرح نیست؛ زیرا در حال حاضراستراتژی آمریکا و غرب در مقابل ایران حمایت و تقویت فتنه و شورش های داخلی است.
هدف مهم دیگر فیلم که توسط تحلیل گران غربی نیز به آن اشاره شده، توجیه و نقد همزمان حمله آمریکا به عراق است.بدین صورت که با جعل یک داستان غیرواقعی می خواهد نشان دهد که حاکمان امپراطوری ایران نیز در زمانی، فریب گروهی از افراد امین، ولی جاه طلب را خوردند و با خبر دروغ خیانت کشوری، مبنی بر ساخت و فروش اسلحه به دشمنانشان، به آن کشور حمله کردند، ولی با فهمیدن حقیقت و عذرخواهی از آنجا خارج شدند.
با این داستان جعلی سازندگان این فیلم قصد دارند برای خود شریک جرم پیدا کنند و جنایات خود در عراق را برای مردم ایران و جهان،طبیعی جلوه دهند که در هر حکومتی ممکن است این اتفاق بیفتد.در گفت و گویی،دستان(قهرمان فاتح الموت)می گوید:«این کار را کردم چون فکر می کردم جان سربازانم را نجات می دهم.»شاه به او جواب می دهد:«یک مرد خوب همان کاری را می کند که تو کردی».
در عین حال، خروج نیروهای غربی از عراق را نیز توجیه می کند.حکومت آمریکا فهمید اطرافیان دولت بوش پسر با دروغ و احتمالاً هدف زیاده خواهی برای رسیدن به ذخایر زیرزمینی، دولت وقت را به این کار مجاب کرده و در دولت اوباما این موضوع مشخص شده است.با این شباهت که فرد دروغگو در فیلم ودر قضیه آمریکا هر دو از مشاوران مورد اعتماد حاکم بودند.

حمله به الموت
 

قلعه الموت در این فیلم، شهری مقدس، زیبا، پر از چشمه های گوارا و با هوایی عالی در کنار مرزهای امپراطوری پارس است که سال هاست کسی نتوانسته است به آن نفوذ کند و آسیبی برساند.ولی جاه طلبی و نقشه های شیطانی عده ای در امپراطوری پارس سبب می شود، بر خلاف سفارش پادشاه فرزانه امپراتوری، سپاه ایران به این قلعه حمله کند و با زیرکی و شجاعت و جنگ آوری آن را تصرف نماید.
حمله به الموت از نقاط اوج فیلم است و اگر با همان شاه کلیدی که در ابتدا بیان شد یعنی شباهت اتفاقات تاریخی، با دقت رمزگشایی شود می تواند تداعی کننده چندین واقعه تاریخی مهم و حتی پیش بینی واقعه ای در ایران باشد.

1.جنگ های صلیبی و تسخیر بیت المقدس
 

در صحنه حمله سپاه امپراطوری ایرانی به داخل شهر الموت، پرچم های این سپاه به صورت عمودی با نماد هلال به صورت برجسته و کلوزآپ نشان داده می شود، که تداعی کننده پرچم سپاه مسلمانان در صدر اسلام است.
با این حال که سپاه حمله کننده امپراتوری ایرانی نام دارد، ولی معماری، لباس ها و قیافه های افراد و صلاح های به کار رفته و حتی نخل های و صحراهای سرزمین ایرانی، شباهت بیشتری به دوران خلافت امویان و عباسیان دارد.در واقع در امپراطوری ایران آن هم قبل از اسلام، فقط نام، نقشه و بعضی از اسم ها ایرانی است.
تصاویری که در این فیلم از الموت ترسیم می شود شامل شهری مقدس است که نباید به آن بی احترامی و حمله کرد (سخن پادشاه ایرانی)؛ نشانه هایی همچون سرزمینی سرسبز با چشمه های فراوان؛ معبد بزرگ در بالای صخره در بلندترین نقطه شهر؛ اثری تاریخی در زیر شهر؛ موقعیت جغرافیایی در مرزهای شمال غربی ایران؛ حکومت کاهنان؛ و ...که همگی به سرزمین بیت المقدس تعلق دارد، و فقط نامش عمداً الموت گذاشته شده است.
بنابراین، این بخش از فیلم می تواند القا کننده حمله امپراطوری مسلمانان به بیت المقدس و تصرف آنجا در جنگ های صلیبی باشد.درصورتی که چنین حمله ای وجود خارجی نداشته و مردم آن سرزمین به صورت گروهی به اسلام گرویدند و بعد از آن اروپاییان جنگ های صلیبی به راه انداختند.

2.حمله مسلمانان به ایران در صدر اسلام
 

از طرف دیگر، دین مردم شهر الموت با نمادهایی همچون لباس های زرتشتی بر تن راهبانی که آتش دان و عصاهای بلند در دست دارند و در عبادتگاه راه می روند و عبادتگاه در بلندترین نقطه، شبیه زرتشتیان نمایش داده می شود، دین مردم ایرانی است!
از این نگاه این حمله شبیه حمله سپاه مسلمانان در صدر اسلام به ایران است.اینکه چرا الموتیان را شبیه زرتشتیان نشان می دهند احتمالاً برای نشان دادن همزاد پنداری و احساس نزدیکی ایرانیان با ساکنان مردم بیت المقدس و یهودیان است.
این موضوع در محبت و ازدواج دستان، قهرمان ایرانی ومردمی فیلم، با شاهزاده زیبای الموتی،«تهمینه»نیز دنبال می شود. 
همان طور که می دانید، رستم دستان پهلوان و قهرمان ایرانی شاهنامه با تهمینه دختر زیبای شاه سمنگان(سرزمین های توران)در مرزهای ایران ازدواج می کند.ازدواج میان دو نفر از دو گروه در هنر و سینما نشانه دوستی و محبت و نزدیک بسیار آن دو گروه است.بنابراین سازندگان فیلم قصد دارند بدین ترتیب نزدیکی و دوستی ایرانیان و صهیونیسم ها را القا کنند. 

3.حمله آینده شیعیان به اسرائیل به رهبری ایران
 

نقشه ای که در آغاز فیلم از امپراتوری ایران نشان داده می شود شبیه نقشه این امپراتوری در پیش از اسلام است، ولی با توجه به ظواهری که در فیلم از این امپراتوری می بینیم، همچون معماری، لباس ها و قیافه های افراد که همگی شبیه به مسلمانان است، و با توجه سبک فیلم که تداخل و جابجایی زمان ها و دوره های تاریخی است و با در نظر داشتن شرایط کنونی ایران و اهداف سازندگان فیلم، آن نقشه را می توان همان نقشه سرزمین های شیعی در حال حاضر دانست، که تحت تأثیر حکومت جمهوری اسلامی هستند، سرزمینی که از آن با عنوان هلال شیعی نیز یاد می کنند.ویژگی های شهر الموت و سایر بخش های فیلم ازجمله به قدرت رسیدن افراد مذهبی و تروریسم و جاه طلب درایران، ویژگی هایی که غربی ها و اسرائیل تلاش می کنند به حکومت کنونی ایران به ویژه دولت آقای احمدی نژاد نسبت دهند و حتی انفجار نهایی فیلم و نابودی جهان که می تواند نمادی از بمب اتم یا هر سلاح مخرب دیگر باشد قصد دارد ذهن مخاطب را به سرزمین بیت المقدس واسرائیل و حمله ایران و متحدانش به آنجا و تصرف این سرزمین توسط مسلمانان شیعه متوجه سازد.حمله ای که موجب نابودی انسان و زمین می شود و آخرالزمانی که ناگوار را رقم می زند.
اتفاقی که قرار بود سال ها پیش بیفتد، زمانی که خدا به سبب ظلم و بدی انسان ها،به آنها خشم گرفته بود و کل انسان ها و زمین درحال نابودی با طوفانی از شن بود، ولی به خاطر پاکی دخترکی، خداوند انسان ها را بخشید و خنجری به دخترک داد که کلید آن شن ها بود.این دخترک از اجداد شاهزاده الموت بود.در گفت و گوی میان دستان و شاه ایران، پس از تصرف الموت توسط سپاه ایران، شاه می گوید:«ولی یک مرد عالی جلوی حمله را می گیرد و کاری که می داند اشتباه است.مهم نیست که چه کسی دستور می دهد.تو باید عالی باشی.تو توانایی بیش از خوب بودن را داری.»به نظر می رسد روی این صحبت با مردم ایران است که باید جلوی حمله حاکمانشان را به رژیم صهیونیستی بگیرند، چون این حمله کاری غیرمنطقی است.این در حالی است که این رژیم صهیونیستی است که بارها به کشورهای منطقه حمله کرده و مرتب هم ایران را تهدید به حمله نظامی می کند!غربی ها از تکرار تاریخ و شکل گیری مجدد امپراتوری ایران-اسلامی به شدّت واهمه دارند، به ویژه وقتی احتمال می دهند در جنگ عظیم آخرالزمانی که به اعتقاد یهودیان در فلسطین اتفاق می افتد،یک طرف جبهه همین امپراطوری باشد. این موضوع وقتی وحشت آنها را بیشتر می کند که در هر گونه مبارزه علیه انقلاب اسلامی، شکست خورده اند، آن هم به طوری شگفت انگیز و بر خلاف تمام محاسبات منطقی آنها.نام دوم این فیلم، «شن های زمان»نیز می تواند تداعی کننده اولین تجربه شکست عجیب غرب در مقابل این انقلاب باشد، واقعه حمله هوایی آمریکا برای آزادی جاسوسانشان در سفارت آمریکا در ایران.
حمله ای که با طوفان شن در طبس، از طرف خداوند خنثی شد، به ویژه وقتی در فیلم نشان داده می شود که این طوفان شن، تمامی انسان ها و زمین را نابود می کند غربی ها به این شیوه می خواهد خطر نابودی خود را جهانی و بشری کنند و بدین طریق همه انسان ها را برای نجات خود تحریک کنند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کیفیت سایت ما را چگونه ارزیابی می کنید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 188
  • کل نظرات : 67
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 98
  • آی پی امروز : 289
  • آی پی دیروز : 50
  • بازدید امروز : 1,098
  • باردید دیروز : 60
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 1,158
  • بازدید ماه : 1,485
  • بازدید سال : 17,255
  • بازدید کلی : 1,106,993
  • کدهای اختصاصی

    كد نوحه

    كد مداحی

    لوگوی سایت

    لوگوی دوستان